تراژدی

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

بالاخره یک روز باید بپذیرم که نمی شود از تو فرار کرد...

باید بپذیرم نمی شود از روی چاه سیاه و عمیق دلتنگی پرید...

بالاخره یک روز باید قبول کنم که علی رغم تمام راه هایی که برای برگشتن هست،نباید برگشت... .


پی نوشت1:عمر این وبلاگ فقط تا 16 مطلب دیگر است.

پی نوشت2:دختری که دهانش بوی داغ و تند سیگار می دهد...و عجب چاه دلچسبی است...!

من

هنوز گاهی دلم می لرزد...

و حالا 

فکر میکنم چقدر مزخرف اند آنهایی که ما را ترک کرده اند!

به نظرم فُرمِ زندگی،شبیه یک بطری نسبتا بزرگ است که مایعی (آب،مشروب،نوشابه یا هر مایع دیگری)درون آن است؛تمام مایع درون بطری مزه ای واحد دارد و ما یک بار آن را تا نصفه،تا یک سوم اول یا آخر یا هر قسمت دیگرش سر می کشیم و انتهایش می ماند برای بقیه ی روز ها...بقیه ی روز ها،همان مزه را دارند...ته مانده ی همان بطری اند...

آدم نباید به خاطر این که بدبخت نیست خوشحال باشه

آدم وقتی خوشحاله که خوشبخت باشه

صرفا بدبخت نبودن که خوشبختی نیست!

تمام قصه های زندگی ما ها قضیه ی همونیه که یه کاکتوس خرید و عاشق کاکتوسش بود ولی کاکتوسش هم خشک شد و از بین رفت!