تراژدی

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

۲۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

می توانست ساده تمام شود

اما من

شبی در آغوشش گریسته بودم

این چیز کمی نبود

و نمی گذاشت ماجرا ساده تمام شود... .


#ریحان

پرواز به سقوط مرگ

کِیف به خود خنجر زدن

رسیدن از سرگیجه تو    حال خوشِ پر پر زدن...!


ایرج جنتی عطایی

سالها پیش قدیمی ترین دوستم بهم گفت:همه ی آدما ذاتاً خطرناک اند؛ولی وقتی باید ازشون بترسی که خودشون فهمیده باشند چقدر خطرناک اند! 

حضرت شاعر در این مورد گفته:میوه که شد بمب جنون،میرسد/محض خودت،بمب منم،دور تر...می ترکم چند قدم دور تر


پ.ن:اسکیزوفنی صدای علیرضا آذر بگیرید!

آهنگ یه روزی میاد احسان خواجه امیری رو شنیدی؟؟؟!!!

البته کلاس شما به این آهنگ ها نمی خوره ولی گفته بودی که احسان هم خوب چیزایی می خونه ها!

از من گفتن بود که بشنوی!!!

میخواستم از این تریبون اعلام کنم که نمیدونی چقدر دلچسبه وقت دیدنت،خوندنت و فکر کردنت یه لبخند شیطان گونه توام با نفرت روی لبامه!!!

از این که نه تنها نباختی،بلکه جلو هم نرفتی

رد هم نشدی

که بخوایی ببازی

ورونیکا پیامبر بود

اگر می مُرد...

عادت کردیم به پیامبر هایی پر از معجزه...

ورونیکا حتی خدا بود

او میخواست به معجزه ها پایان بدهد

اگر می مُرد

ما دین بهتری داشتیم.

بعضی آدم ها را نباید از دست داد

به هر قیمتی

یا به هیچ قیمتی نباید از دستشان داد

این که میگویم نباید از دستشان داد،منظورم این نیست نباید از آنها دور یا جدا نشد

منظورم این است که باید با هر نگاه و هر قدم و خواندن هر نوشته ای یادت باشد اگر او نبود،جاذبه ی زمین تو را ترک کرده بود...

پی نوشت:

میگویند:شیفتگی آن است که عاشق زنی شوی بی آن که رنگ چشمانش را به خاطر بیاوری

سیاه چاله فقط در فضا نیستند

بعضی هایشان از جنس آدمیان اند

حتی سیاه تر و عمیق تر...

بی شک هیچ کس جرات ورود به بطن آن آدم ها را ندارد

حتی نورشان هم فریبنده نیست

اما با خودتان رو راست باشید! میدانید درونشان نور بیکرانی هست...فقط نمیدانید به جز نور چه چیز های دیگری دارند و می ترسید و عقب می کشید... .

اما بد نیست بدانید سیاه چاله ها ساکت و عمیق اند

آنقدر عمیق که بی سر و صدا 

ذره ذره منظومه را تاریک کنند...

این که توی هر نوشته ای دنبال خودت باشی

بیماری نیست

بیماری اینه که توی هر نوشته ای فکر کنی که حتما هستی


پی نوشت: 

در ازدحام کوچه ی خوشبخت

میشد فروغت را تحمل کرد

میشد گلستانت شوم اما

پرویز شاپور این وسط گل کرد!

علیرضا آذر

... رفت و دیگه برنگشت

جاده ای که ساخته بودم از روی خودم گذشت


پی نوشت:اندر احوالات ترانه های تازه منتشر شده...!


مردن تدریجی اگر زندگیست

طاقت فرسودگی ام هیچ نیست...

در پی ویران شدنی آنی ام!