مثلا در تازه ترین رویداد آشناپنداری شاعر گفته:
نگاه کن نیاوران رو تا ونک قدم زدم
نگاه کن با عشقِ چهار ساله ام به هم زدم!
کوچه های لعنتی یادم میارن لذت شیرینی اون خاطراتو
چهار سال از زندگی ام بودی...چجوری پاک کردی از روی سینه ام ردّ پاتو...؟!
و جالب تر این که حتی همگی در مکان ها،زمان ها و خصو صا اعداد آشناییِ غریبی داریم!!!
آیا باز هم ابلهانه فکر کنیم که اتفاقی است؟!
پ.ن:گاهی هم رستاک حلاج گوش کنید یا بخوانید!
- ۰ نظر
- ۱۲ دی ۹۴ ، ۰۳:۳۵