تراژدی

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

تک شات

شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۱ ب.ظ

احساس خوبی نیست اما این اواخر

حس میکنم پیش تو امنیت ندارم

بیهودگی قد می کشه با من کماکان

از بس برای تو اهمیت ندارم

وقتی تو هر شب قهرمان قصه میشی

من دیر یا زود آخرش باید بمیرم

دستاتو دور گردن من حلقه کردی

تا حس جون کندن رو راحت تر بگیرم

وقتی می آیی در بازه،وودکا ته کشیده

بازیگرت روی زمین بیهوشه دیگه

با این سیاهی لشکرت نای جنون نیست

حق با کیه...من یا تو یا آغوش دیگه؟

شب های اکران تو، من توقیف میشم

خوابم رو حتی از اتاقت دور کردم

راحت بخواب از درد مدتهاست خوابم

دیوونگیمو از شبت سانسور کردم

وقتی رکورد هرزگی رو می شکستی

گستاخی آغوشتو تشویق کردم

دستاتو از روی گردنم بردار،مُردم...

از بس هواتو تو رگم تزریق کردم


رستاک حلاج

نظرات  (۱)

عالی بود...
پاسخ:
سپاس
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی