مثلا من اگر ده سال دیگر،آدمی شده باشم که سرش به تنش می ارزد و زندگی اش ارزش خواندن پیدا کرده باشد،خوانندگان در قسمت دوران جوانی می خوانند:وی به خاطر فقدانی بزرگ که در انتهای نوجوانی اش رخ داد،جذابیت ظاهری اش را از دست داد...موهایش ریختند،چروک های زیادی روی پوستش افتاد و دور چشمانش هاله ای خاکستری نشست...
ای کاش وقتی کتاب را تمام کردند بگویند:در چه دنیای بی انصافی گیر کرده بوده!انگار که همه چالش کرده بودند توی خاک و هی از روش رد می شدند!!!
- ۰ نظر
- ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۰۲:۱۰