تراژدی

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

۱۵ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

دلت که می لرزید...من با چشام دیدم... : تو ضلّ تابستون،چقدر زمستونه ...

هوا گرفته نبود...دلم گرفت اون شب...

به مادرم گفتم:هنوز بارونه...

هنوز بارونه...

تو برف بارونی...قطار قلب منه

قلب شکسته ی من،تو برف مدفونه...

دونه به دونه غمی

ریل به ریل شبم

غم توی خونه ی من هرشب رو مهمونه...

بگو شب بخوابه،من بیدارم

من شبو زنده نگه میدارم

یه شب که سردم بود به مادرم گفتم

هوا که سرد میشه یاد تو می افتم...

ببار تا دم صبح...به فکر هیچی نباش...

کاشکی یه روز صبح بشه...

کاش...

فقط ای کاش...


حسین صفا


پ.ن:اندر احوالاتِ حالاتِ منحوسِ خردادی که منافق شد در سیزدهمش و برفی که بر من حرام شد...

فکر میکردم تشنج،تنها حقی که به هر کسی داده شده

فکر میکردم تشنج،اونقدر طبیعیه که هیچ کس توان گرفتن اونو از آدم نداره...تشنج کردن نشونه ی زنده بودن آدمه...آدمی که بیش از حد رنج می بره در مقابل اون همه رنج،تشنج مییکنه...

خیلی وقته تشنج نکردم...خیلی وقته نذاشتند تشنج کنم...و احتمالا دیگه مُرده ام.

این که یه نفر بگه دیگه نمی تونم زندگی کنم با این که یه نفر بگه دیگه نمی تونم زنده بمونم،خیلی متفاوته...مثل اینه که یه غریق نجات به قصد غرق شدن به آب بزنه،بمیره ولی همه پشت سرش بگن:بلد نبود شنا کنه!

هیچ کس نمی تونه اونجوری که فکر میکنه زندگی کنه،ولی خیلی ها می تونند اونجوری فکر کنند که زندگی میکنند.


پ.ن:جامه دران ببنید برای درک ملموس جبر جنسیتی

آخر این قصه من باختم...تو چرا می ری...؟

همه ی دنیاتو من ساختم...از چی دلگیری؟!

تو که درگیر دنیات هستی،منم و رویام

مرد اون روز هات من بودم...زن اون روز هام...

بدرود ای عشق من

با تو بدرود تمام من

بعد تو هیچ دگر نماند

شوق پرواز برای من...

زندگی رفت با لبخند تو...مرگ مرا فهمید

پشت تقدیر تلخ من،مرگ هم خندید

عاشقت بودم اما تو عاشقش کردی...

تا خود مرگ می مانم تا که...

THE WAYS BAND

pedram azad


دیروز با دوم شخص مفرد بودی

امروز با سوم شخص مفرد...

چقدر راحت با اشخاص رابطه داری!!!

از کسی که عاشق چنین آدم خاکستری شود

بیشتر از خودم می ترسم

بی شک او دیگر رو به سیاهی می گراید...

و چه رنگ ها که بالا تر از سیاهی هستند!

شک نکن رفتن که برسد،اگر بدانی همین جا زندگی هم قسمت میکنند

نخواهی ماند...