تراژدی

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

اتهام به خود

شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ب.ظ

فکر میکردم تشنج،تنها حقی که به هر کسی داده شده

فکر میکردم تشنج،اونقدر طبیعیه که هیچ کس توان گرفتن اونو از آدم نداره...تشنج کردن نشونه ی زنده بودن آدمه...آدمی که بیش از حد رنج می بره در مقابل اون همه رنج،تشنج مییکنه...

خیلی وقته تشنج نکردم...خیلی وقته نذاشتند تشنج کنم...و احتمالا دیگه مُرده ام.

این که یه نفر بگه دیگه نمی تونم زندگی کنم با این که یه نفر بگه دیگه نمی تونم زنده بمونم،خیلی متفاوته...مثل اینه که یه غریق نجات به قصد غرق شدن به آب بزنه،بمیره ولی همه پشت سرش بگن:بلد نبود شنا کنه!

هیچ کس نمی تونه اونجوری که فکر میکنه زندگی کنه،ولی خیلی ها می تونند اونجوری فکر کنند که زندگی میکنند.


پ.ن:جامه دران ببنید برای درک ملموس جبر جنسیتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی