تراژدی

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

کیست که من را بنویسد؟

پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۴ ب.ظ

سارای سردم...

باور کن تمام بدبختی مان این است که دنیایمان واقعی است! 

همین! 

مثلا همین سردی تو...که واقعیت محض است...مثلا همین سکوت محض من...

سارا...صاحبِ سکوتِ من...

اگر من را کسی می نوشت و در نوشته اش من را عاشق تو می کرد،بی شک اول برف های پوست صورتت را بر من می باراند 

بعد من را لا به لای بهمنِ نامت مدفون میکرد و آخر قصه،با انگشت های بلور آجین تو،نجاتم میداد! 

اما...این واقعیت دنیای واقعی،بدبختمان کرده!!! 


پی نوشت: سارا! امروز بیست و دوم است! سارا! انگشت هایت را برزخ بیست و دو گرفته!

سارا! در دنیای تو چندمین روز تقویم است؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی