تراژدی

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هشدار که آرامش ما را نخراشی

يكشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۰۱ ب.ظ

پیش نوشت:کسانی که لبخندی همیشگی بر چهره دارند،سعی میکنند یک غم تقریبا وحشتناک را پنهان کنند.


زن ها...موجودات غریب آفرینش...این بی رحمانه ترین رسالت مردان است که باید عاشق موجوداتی شوند که فقط قسمتی از آنها عشق است و ما بقی قسمت هایشان،مکمل عشق است... .

مرد ها در تک بعدی ترین حالت ممکن،پاک باخته ی یک زن میشوند...زنی که کوچه ی فریدون مشیری،ماه و ماهی علی رضا بدیع،صدای پارس صادقانه ی سگ های باغ،لذت رقص وحشی اما ساکت برف ها و حتی لباس های تیره رنگ را از یک مرد میگیرند و اشک او را در می آورند...

دنیا پر است از زن های طرد شده و مرد های یخ زده که همچنان عاشق اند اما هیچ گاه به هم نمی رسند.


پی نوشت:بعضی ها آنقدر به دیگران وفا دار اند که به خودشان خیانت میکنند(و این درباره ی مرد ها صادق تر است)

نظرات  (۲)

به نظر من درمورد خانما صادق تره ...
پاسخ:
یادت باشه که مرد اگه مرد باشه تمام روح و تنش آلوده به عشق میشه ولی زن ها اگه زن باشن خوب بلد اند انتقام بگیرند...
تنها با خون شسته میشه از دلم داغ خیانت...!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی