بیگانه
يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۱ ب.ظ
باز...بازم امشب گریه کردم
باز...لبِ مرگ...پای خود را پس کشیدم
مُردم از بس "نه" شنیدم...
توی این شهر مه آلود
اگه حتی یه نفر بود
همونم دست منو خوند
زد و اون جونمو سوزوند...
گناهم...بودن و بودن و پاکی...
گناهم...مثل دیگرون نبودن...
اسم من:بیگانه ی عریان
مُردم از بس "نه" شنیدم
The Ways band
- ۹۴/۰۷/۱۲