تراژدی

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

سال خون

يكشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۳۶ ب.ظ

شاید این مَرد،مُرده ای است که از زیر یک عمق منجلاب باتلاق می نویسد

از کجا معلوم؟؟!!

اصلا!

دارد می نویسد؟؟؟!!!!

توی سرت فرو کن:کسی که می نویسد،خفه شده است!خفه شده است که می نویسد.

هِی آشوبگر!خفه از نگاه توأم،دست بریده از نگاهِ هر ناکسی...

بر سر یک مُشت خاکستر می جنگی...کلمه ها دود شدند؛شب ها از پنجره ات نگاه کن آسمان را چه بوی سیگاری گرفته...

بفهم...!چهل دهه گذشت...به روی خودت بیاور!

من

یه کبودی ام

روی گونه ی واقعیت.


نظرات  (۲)

سلام
وب عالی دارین خیلی عالی ...
پاسخ:
سپاس
:)
  • بیتا بختیاری
  • از خوندن دلنوشته هاتون لذت میبرم... فوق العادن... 
    پاسخ:
    سپاس
    :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی