تراژدی

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من،به زندگی نشسته ام

حرف های بی مخاطب

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۵۰ ق.ظ

پیش نوشت:از خانه که می آیی

یک دستمال سفید اشعار فروغ و یک پاکت سیگار هم بیاور...احتمال گریستن ما بسیار است!

میتوانی تصور کنی...؟مثل توی کارتن ها،مثل دنیای فانتزی،انمیشن هایی که یکی از شخصیت هایشان می رود در میدان اصلی شهر می ایستد،با یک بارانی زرد و چکمه های سرخ و یک چتر سیاه...باران شروع به باریدن می کند و آن شخصیت را مثل جوهر که در آب حل می شود،می شوید و جوهره اش پخش خیابان می شود...

اینگونه ام...

ولی تو فقط چترم را می بینی که سیاه است...و گمان می بری که واقعا باران است که می بارد!نه جانم...خودم(ترجیحا)گریه می کنم تا شسته شوم...تو...تو فرق باران و اشک هایم را نخواهی فهمید!

گرگ و میش است...تنها هستم...نه منتظر و نه صبور...نخوابیدم و کابوس هم ندیدم...سه روز است...

از همان روزی که سفیدی چشم هایم از شدت گریه کبود شدند...جان دادم...

عادلانه بود!تاریک به دنیا آمدم و تنها از دنیا رفتم...اگر غیر از این بود باید تعجب میکردم یا دردم می گرفت!نه حالا که نه درد دارم نه بغض!

مرا ببخشید که هنوز از من گریه ای میبنید...میدانم با مردن تضاد دارد و می دانم من آدم متضادی نیستم اما،آدمی هستم که گلویش را گرفته اند و خفه اش کردند؛حالا یک خنجر به گلویش می زنند و خون می پاشد بیرون...همان اشک هایم...

صدای گنجشک ها هم بلند شد...تو فقط سیاهی چتر را میبینی...و خیال باران را...

یک بار مادرم گفت:خوشحال باش که هیچ وقت نزدیکش نشدی...تو تحمل بزرگی و جدیت او را نداشتی!

دلم خوش نشد اما راست می گفت...تو هم تحمل نداشتی...

بیهوده می گویند رفتنت تکه ای از زندگی را می برد!رفتم...بهتر بگویم:نرفته کسی بود که زندگی را رام کند رفتنم قطعا آتش بس است!

راستی...می توانی تا ابد گورستانی را در سینه ات حمل کنی؟!

باید او را ببینم و به او بگویم:هر چند همچنان نفرت بیش از حدی از تو دارم و چاقویم همیشه برایت تیز است اما...بیا بیگانه!هر دو با یک لب کُشته شدیم... و او آنقدر می فهمد که بگوید:ولی تویی که مُردی!نه من نه او...!

پ.ن:تاریخ انقضا:سه یک ممیز چهار...و سیزده ای که نحس است!

نظرات  (۱)

در زندگی مهم این  نیست که به ایده آل زندگی تان برسید بلکه مهم این است که در مسیر رسیدن به ایده آل زندگی تان حرکت کنید . الهی قمشه ای

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی